زمان
سالهاست که
دیگر نمی گذرد..
فقط از روی دیوار دهن کجی می کند !
از پوتین های جفت شده ی دم در که بگذریم
رفتن هیچوقت حرف تازه ای نیست ....
خنده دار است
مرد باشی و از ترس یک بوی آشنا
سالها
در کمدت را
نتوانی باز کنی !
آری ، از پوتین های دم در که بگذریم
این کوچه ها هیچگاه
بوی ماندن نمیدادند....
به جان شعر هایم قسم
من
ماندنی تر میشدم
اگر
کسی
در یک روز بارانی
مرا
با نام کوچکم
صدا می زد....
نوشته شده در یکشنبه 91/12/20ساعت
4:26 عصر توسط leyla نظرات ( ) | |
Design By : RoozGozar.com |